حسابرسی داخلی و حسابداری مدیریت

به دليل ويژگيهاي کاري و عملياتي حسابرسي داخلي و حسابداري مديريت داراي نقاط مشترک فراواني هستند. حسابرسي داخلي نوين به دليل مهارت حسابرسانش، ارائه پيشنهاد براي همه جنبه‌هاي سازمان، اختيارات و استقلال تاريخي‌اش در موقعيت خوبي براي ايجاد مشارکتي سازنده با ساير قسمتهاي سازمان، قرار گرفته است. وسعت آموزشها، حسابرسان را قادر به درک فرايندهاي تجاري و توليد و مشارکت در امر بهبود آن کرده و اختيار حسابرسي براي کمک به سازمان در جهت نگهداري و بهبود مستمر محيط کنترلي موجب ايجاد فرصتي براي حسابرسي داخلي در ايفاي نقش فعال براي بهبود سازمانها شده است. حسابرسي داخلي دائماً نسبت به علائم هشدار دهنده ساختار هزينه يابي و مراکز هزينه از طريق رسيدگي به آنها حساسيت نشان مي‌دهد و از اين طريق آشکارا در استفاده بهينه از منابع و کارايي سازمان مشارکت مي‌کند. حسابرسان داخلي مي بايست بر تمامي مراحل پياده‌سازي و استفاده از سيستم هاي هزينه‌يابي نظارت کنند. آنها ‌مي‌بايست از همان مراحل ابتدائي پياده سازي سيستم ها و در جلسات طراحي محصول، جلسات مهندسي توليد و جلسات برنامه‌ريزي و کنترل توليد شرکت کنند. علاوه بر اين، حسابرسان داخلي با رديابي شاخصهاي ضايعات ، ارزيابي اثربخشي و کارايي، حسابرسي عملياتي را گسترش مي دهند و به طور کلي به‌عنوان يک ارزياب مستقل، حسابرسان مي‌توانند مشاهده کنند، درخواست نمايند و فرصتهاي حذف اتلاف و ساده سازي عمليات را بشناسانند.
حسابرسان داخلي محرکي براي پذيرش سيستم هاي جديد توسط مديران بوده و در پياده سازي موفقيت‌آميز و نگهداري مؤثر سيستم هاي اطلاعاتي نقش دارند و نياز به تغييرات سيستم هاي اطلاعاتي را تشخيص مي‌دهند.
بنابراين، برخي اطلاعات به دست آمده در طول حسابرسي داخلي ممکن است مورد استفاده مراجع و نهاده هاي بررسي کننده اي چون ارائه کنندگان خدمات مشاوره مديريت و حسابداران مديريت (وبالعکس) قرار گيرد که در جست جوي راهکارهايي براي بهبود عملکرد سازمان هستند.
از سوي ديگر، بسياري از نوشتارهاي مربوط به مضامين مديريت در 30 سال گذشته در بارة مفهوم کنترل بحث کرده اند. بزرگان و نظريه پردازان علم مديريت همگي به شکلها و تعاريف متفاوت کنترل را به عنوان يکي از وظايف مديريت شناسايي کرده‌اندو مدتها است که مديران سازمان موفق دريافته‌اند که کنترل بدون جانبداري و اغماض مکمل سازماندهي و هدايت بوده و مي‌تواند عملکردها را سنجش، ارزيابي و اصلاح کند و از انجام کامل برنامه ها اطمينان دهد. در سازمانهاي کشورمان کنترل مؤثر و بدون جانبداري حلقه گم شده در فعاليتهاي اجرائي مديران است و اثربخشي عملکردها را با چالش جدي روبه رو ساخته است و از آنجا که حسابرسي داخلي نقش مهمي در فرايند کنترل ايفا مي کند توجه و استفاده بهينه از توانائي و قابليتهاي حسابرسي داخلي مزاياي فراواني براي مديران دارد.
آنچه که مديران بايد از آن آگاهي داشته باشند اين است که حسابرسي داخلي با داشتن چهار شرط کلي اثر بخش خواهد بود که اين شروط عبارتند از: 1) برطرف کردن نيازهاي ذينفعان، 2)دستيابي به ظرفيتهاي بهترين سطح(کلاس)، 3) به کارگيري استانداردهاي حرفه‌اي قابل اجرا، 4) اندازه‌گيري نتايج. البته اين شروط بسيار کلي در نظر گرفته شده اند. رويکرد حسابرسي داخلي بايد اصولي , منطقي و شامل روشهاي کنترل و بررسي نهايي کار باشد. حسابرس داخلي بايد شواهد و مدارک کافي را براي همه نتيجه گيريها و قضاوتهاي خود به دست آورد. آموزشگاه حسابداري