فعاليت هاي حسابداري مديريت نوآوري و سنتي
آموزشگاه حسابداري- در اواخر دهه 1980 مربيان وشاغلان حسابداري به شدت در اين زمينه انتقاد کردند مبني بر اينکه فعاليت هاي حسابداري مديريت (و حتي بيشتر از آن برنامه آموزش داده شده به دانشجويان حسابداري ) بر خلاف تغييرات بنيادين در محيط شغلي ، در60 سال گذشته تغيير کمي داشته است .
شايد مؤسسات حسابداري حرفه اي از اين مي ترسند که حسابداران مديريت به طور فزاينده اي به عنوان زيادي در سازمان هاي شغلي به نظر مي رسند ودر نتيجه به طور قابل ملاحظه اي منابع را به توسعه مهارتهاي نوآوري براي حسابداران مديريت اختصاص داده اند .
تفاوت بين فعاليت هاي حسابداري مديزيت نوآوري و سنتي مي تواند بوسيله مرجعي براي تکنيک ها (فنون ) کنترل هزينه تشريح شود .
حسابداري هزينه يک روش مرکزي در حسابداري مديريت ،و بطورسنتي روش اصلي حسابداران مديريت ، تجزيه وتحليل اختلاف بود که يک روش سيستماتيک (منظم) براي مقايسه هزينه هاي واقعي و بودجه بندي مواد خام و کارگر استفاده شده در طي يک دوره توليد بود .
در حالي که بعضي از اشکال تجزيه و تحليل اختلاف هنوز بوسيله بيشتر شرکت هاي کارگاهي مورد استفاده قرار مي گيرد ، امروزه اين امر به اين سمت گرايش دارد که در ارتباط با فنون نوآوري مانند تجزيه وتحليل هزين? چرخه زندگي و هزينه يابي بر اساس فعاليت مورد استفاده قرار گيرند که بوسيله جنبه هاي ويژه از محيط شغلي مدرن در ذهن طراحي مي شوند .
هزينه يابي چرخه زندگي تشخيص مي دهد که توانايي مدير براي تاًثير بر هزينه ايجاد يک محصول در بالاترين ميزان خود است وقتي که محصول هنوز در مرحله چرخه زندگي توليد است ، (به عنوان مثال ، قبل از اينکه طراحي پايان پذيرد و توليد آغاز شود .) تا جايي که تغييرات کوچک در طراحي توليد ممکن است منجر به صرفه جويي عظيمي در هزينه ساخت يک محصول شود . هزينه يابي بر اساس فعاليت (ABC) تشخيص مي دهد که در کارخانه هاي مدرن ، بيشتر هزينه هاي ساخت بوسيله ميزان فعاليت ها تعيين مي شود (به عنوان مثال تعداد توليدي که در يک ماه انجام مي شود و ميزان تجهيز توليد بر حسب زمان )، لذا عامل مؤثر بودن کنترل هزينه مطلوب نمودن تاًثيراين فعاليت است .
همچنين حسابداري بر مبناي فعاليت به نام حسابداري علت واثر مشهور است .
هر دو هزينه يابي بر اساس چرخه زندگي و هزينه يابي بر اساس فعاليت معتقدند که نوعاً در کارخانه حوادث اجتنابي (پرهيزي) و حوادث از هم گسيخته (مانند خراب کردن دستگاه و عدم موفقيت در کنترل کيفيت) از اهميت بيشتري نسبت به (به عنوان مثال) کاهش هزينه هاي مواد خام برخوردار است .
همچنين هزينه يابي بر اساس فعاليت ، بر کار مستقيم به عنوان يک محرک هزينه تاًکيد مي کند و بر فعاليت هايي تمرکز مي کند که هزينه ها را تحريک مي کند (افزايش يا کاهش مي دهد ) مانند قوانين يک ارائه خدمت يا توليد يک جزء از محصول