حسابداري دوطرفه از زمان پيدايش بسرعت در بين بازرگانان و تجار و سپس در بنگاههاي دولتي مورد استقبال قرار گرفت و به تدريج کامل شد. خوب ره آورد اين نوع حسابداري چي بود؟ ره آورد آن ايجاد حسابهاي واسط بود مثل:
حساب صندوق
حساب اسناد دريافتني ( چک دريافتي )
حساب اسناد پرداختني ( چک پرداختي )
حساب سرمايه
حساب شرکا
حساب خريد
حساب برگشت از خريد
حساب تخفيفات خريد
حساب فروش
حساب برگشت از فروش
حساب تخفيفات فروش
حساب موجودي اول و پايان دوره
حساب درآمدهاي عملياتي و غير عملياتي
حساب هزينه ها
حساب توليد
حساب ذخاير
حساب پيش دريافت
حساب پيش پرداخت
حساب کالاي بين راهي
حساب انتقال بين انبار ها
حساب در جريان وصول
حساب چک برگشتي نزد صندوق
حساب بهاي تمام شده کالا يا محصول فروش رفته
حساب سود و زيان
و....ساير حسابها اعم از انتظامي و غير انتظامي
اين دستاورد بزرگي بود و انقلابي در اين صنف بوجود آورده بود. ولي هنوز کامل نبود. چرا؟ چون حسابها قاطي تعريف مي شد. يعني طبقه بندي نداشت. پس بايد فکري کرد؟ اين فکر همان ايجاد طبقه بندي حسابها بود که کدينگ ناميده مي شود. طراحي کدينگ نيز از اهميت ويژه ائي برخوردار است. مثلا کدينگ کوپرز از دارائي هاي ثابت شروع مي شود. زمين، ساختمان، تاسيسات و بعد نوبت به دارائي هاي جاري مي رسد. ولي در کدينگهاي ديگر برعکس عمل شده است. چرا؟ بخاطر آنکه شخصي که کوپرز را طراحي نموده با يک نگاه به تراز کل آن شرکت متوجه قدرت بنيه مالي آن مي شده يعني از ديدن ارقام حساب زمين يا ساختمان متوجه مي شده اين شرکت چقدر قوي است. ولي بر عکس شخصي که کدينگ استاندارد را طراحي کرده که از حسابهاي دارائي جاري مثل صندوق يا بانک شروع مي شود، برايش گردش نقد و بانک مهم بوده است. بطور کلي طراحي يک کدينگ بستگي به ديدگاه طراح آن يا به نياز يک شخص يا شرکت دارد و شما هم مي توانيد کدينگ خود را داشته باشيد. ولي متناسب با درک موضوع و تسلط بر ارتباط حسابها با يکديگر، کدينگها يک قانون ابدي و غير قابل اصلاح نيستند. با در نظر گرفتن شرايط زمان و مکان مي توانند بهينه شوند و تکامل پيدا کنند و حتي خود حسابداري که به آن خواهيم پرداخت.
حال به مثال اوليه بازگرديم و ببينيم که حسابداري دوبل چه کمکي به ما مي کند. همانطور که گفته شد حسابداري دوبل با در خدمت گرفتن حساب واسط (حساب ديگري) را در اين وادي درگير مي کند. يعني پاي حساب صندوق و فروش را نيز پيش مي کشد و ثبت سند بصورت زير مي شود:
آقاي فرضي بدهکار 1000000
فروش بستانکار 1000000
صندوق بدهکار 500000
آقاي فرضي بستانکار 500000
حالا ما حسابي داريم که اختلاف دارد، يعني صندوق چون پول عيني ما 50000 ريال است و مانده صندوق 500000 ريال را نشان مي دهد و ما متوجه مي شويم که حساب صندوق در امروز مغايرت دارد و پس از بررسي حسابهايي که امروز به ما پول داده اند يا گرفته اند و با توجه به ميزان مغايرت حسابدار پي به مغايرت مي برد و سند را اصلاح مي کند.
آموزشگاه حسابداري