حسابداري دانشگاهي با بيش از پانصد سال سابقه و با نام لوکا پاچيولي (???? ميلادي) آغاز شدهاست. لوکا پاچيولي تحصيلات خود را در وِنيس و رُم گذراند و در دهه ???? راهب صومعهاي شد که از فرقه فرانسيس بود. تا سال ???? معلم خصوصي پروازي رياضيات بود، که در آن سال دعوت نامهاي از لودُويکو اِسفُرتسا دريافت نمود تا در ميلان مشغول به کار شود. او در آنجا با لئوناردو داوينچي کار و زندگي ميکرد و به او رياضيات ياد ميداد. در ????، پاسيولي و لئوناردو مجبور شدند تا از ميلان فرار کنند که لوئي دوازدهم از فرانسه شهر را به تصرّف خود در آورده و حاميان آنها را از آنجا بيرون کرد. بعد از آن، پاسيولي و لئوناردو خيلي اوقات با همديگر سفر ميکردند. به محض برگشت به ميهن، پاسيولي به علت سالخوردگي در سال ???? فوت کرد. دوره حسابداري ويژه بازارکار
پاسيولي چندين کتاب در زمينه رياضيات منتشر کرد که شامل اثر زير ميباشد:
Summa de arithmetica, geometrica, proportioni et proportionalita Venice ????
تلفيق دانش رياضي زمان خود، همچنين جالب توجه ميباشد که شامل اولين شرح منتشر شده درباره روش نگهداري از حسابها و دفاتر ميباشد که تجّار وِنيزي در طول رنسانس ايتاليا بکار ميبردند، که به سيستم حسابداري دفترداري مضاعف معروف بود. اگرچه پاسيولي اين سيستم را تدوين کرد نه اينکه آنرا اختراع کرده باشد، ولي بهعنوان «پدر علم حسابداري» مورد توجه واقع شد. سيستمي که او منتشر کرد شامل اغلب چرخههاي حسابداري بود که ما امروز آنها را ميشناسيم.
او استفاده از دفاتر روزنامه و دفتر کل را شرح داد، و تذکر داد که يک فرد نبايد به رختخواب برود مگر اينکه بدهي با بستانکاري برابر باشد! دفتر کل او حسابهايي براي موجودي (که شامل وجوه دريافتي و موجودي کالا بود)، تعهّد بانکي، سرمايه، درآمد، و مخارج داشت- انواع حساب که در بيلان کار و صورتحساب درآمد يک سازمان بترتيب گزارش ميشود. او ثبت نهايي آخر سال را نشان داد و پيشنهاد کرد که يک تراز آزمايشي براي تأييد دفتر کل متعادل بکار گرفته شود.
همچنين، رساله او دامنه وسيعي از موضوعات مرتبط را، از اخلاقيات حسابداري گرفته تا حسابداري هزينه، شامل ميشود.
از مهمترين تغييرات حسابداري در طول پانصد سال گذشته تغيير ماهيت نظري آن است. حسابداري دانشگاهي در چهارصد سال اول عمر خود عمدتاً رويکردي تکنيکي و فني داشتهاست. در اوايل سده بيستم اولين مباحث نظري در حوزه حسابداري مطرح و وجه علمي بودن آن به مذاق بحث گذاشته ميشود. در طول دهههاي آغازين سده بيستم مباحث نظري و فلسفي جدي در خصوص تعلق حسابداري به يکي از حوزههاي معرفت بشري رواج داشتهاست. اين مجادلات در طرح تخصيص حسابداري به يکي از حوزههاي علم يا فن يا هنر به اوج خود ميرسد.
در اواسط سده بيستم و با احاطه مکتب مثبتگرايي (پازيتيويسم) بر فضاي دانشگاهي جهان، نظريههاي حسابداري مثبتگرايانه به ظهور ميرسد. ضعفهاي بنيادين نظريههاي مثبتگرايانه در ظرف کمتر از ربع قرن آشکار ميشود و حسابداري به تبع ساير محافل علمي وارد دنياي جديد جُستارهاي فلسفي و نظري ميشود. طرح حسابداري انتقادي يا امثال آن نشانه اين تحول نظري در حسابداري است