براي بيان مطلب و درک بهتر از حسابداري يکطرفه به مکاني که بصورت وسيع و سنتي از آن استفاده مي شود ميرويم و آن مکان بازار است. در بازار يک کاسب دفتر حسابي دارد که براي هر يک از مشتريان يک حساب باز کرده است و کليه داد و ستدهاي خود را در دو ستون بدهکار و بستانکار ثبت مي کند و در ستون سوم مانده آنرا محاسبه و مي نويسد بدين گونه که هر چي مي گيرد در ستون بستانکار حساب ثبت مي کند و هر چي مي دهد در ستون بدهکار مي نويسد و در نهايت اين دو ستون را از هم کسر و مانده گيري مي کند و در ستون مانده حساب درج مي کند به عبارت ديگر دهنده = بستانکار و گيرنده = بدهکار خواهد شد. مثال:
فرض کنيد آقاي فرضي از ما جنسي خريده!
در ستون بدهکار آقاي فرضي 1000000 ريال بدهکار مي شود.
حال به ما وجهي را داده!
در ستون بستانکار آقاي فرضي 500000 ريال بستانکار مي شود.
پس از تفاضل مانده حساب مي شود 500000 ريال بدهکار.
به اين نوع حسابداري يکطرفه گفته مي شود.
آموزشگاه حسابداري