خدمات متقابل مدیریت و حسابرسی داخلی در سازمان
آموزشگاه حسابداري- حسابرسي داخلي يکي از ارکان سازمانهاي امروزي است و شناخت متقابل کارکردها و نيازهاي کارکنان حسابرسي داخلي و مديران سطوح مختلف سازمان از يکديگر سازمان را در رسيدن به اهدافش ياري مي کند. بسياري از مديران هنوز به حسابرسي داخلي به صورت سنتي نگاه کرده و اطمينان چنداني به نقش و اهميت آن در سازمان ندارند در حالي که تحولات زيادي در کارکردها و نقش سازماني حسابرسي داخلي به وجود آمده است. حسابرسي داخلي نيز مانند ساير بخشهاي سازمان بايد در جهت اهداف سازمان بطور مؤثر عمل کرده و به ايجاد ارزش افزوده در سازمان کمک کند. در اين مقاله سعي شده کارکردهاي حسابرسي داخلي و نقاط تماس آن با ساير قسمتهاي سازمان توضيح داده شود.
حسابرسي داخلي در سازمان
در دهه هاي اخير تعاريف فراوان و گوناگوني توسط مراجع و صاحبنظران امور مالي و حسابداري در مورد حسابرسي داخلي ارائه شده است و سرانجام انجمن حسابرسان داخلي آمريکا در ژوئن 1999 در هيأت مديره انجمن به اتفاق آرا تعريف جديدي از حسابرسي داخلي به شرح زير ارائه کرده است:
‹‹حسابرسي داخلي فعاليتي مشاورهاي ، اطمينان آور ، مستقل و بي طرفانه است که به منظور افزودن ارزش و بهسازي عمليات سازمان طراحي ميشود . هدف آن کمک به سازمان براي نيل به اهداف خود از طريق ارزيابي و بهسازي کارآيي فرايندهاي مديريت خطر، کنترل و نظارت سازماني، با رويکردي منظم و منضبط است .››
متأسفانه بيشتر سازمانها وظيفة اصلي حسابرسي داخلي را بررسي کفايت کنترل هاي داخلي و قابليت اتکاي اطلاعات صورتهاي مالي تعيين کرده اند. اما در حال حاضر همان طور که از اين تعريف برميآيد دامنة فعاليتهاي حسابرسي داخلي به مراتب بيش از پيش گسترش يافته است آنها به بررسي کارايي عمليات، قابليت اتکاي فناوري اطلاعات، اثر بخشي و کارايي معاملات تجاري داخل و خارج از کشور، کمک به بهبود فرايندها و عمليات شرکت و نظارت بر رضايت مشتريان ميپردازند. اين وظيفه جديد در کنار همان کارکرد قديمي يعني جست جو و کشف تقلب، صورت ميگيرد. به عبارتي ديگر، دامنة فعاليت آنها به مراتب از فضاي کنترل مالي و نقش مباشرتي سنتي فراتر رفته است. از اين زمان حسابرسان داخلي هم موقعيت موجود را درک کرده و تصميم گرفتند از نقش حمايتي خود فراتر رفته و نقش پوياتر و اساسيتري در ساختار مديريت داشته باشند و خدمات متنوعي را ارائه دهند. مديريت نيز به گسترش خدمات ارائه شده از سوي آنها واکنش خوبي نشان داد و حسابرسان داخلي نقش و اهميت بيشتري در بهبود عمليات سازمان پيدا کردند. اين نقش نوين نيز براي مديريت به مراتب ارزشمند تر بود زيرا توصيه حسابرسان داخلي غالباً مفيدتر از توصيههايي بود که نوعاً از طرف حسابرسان مستقل ارائه مي گرديد و مهمتر آنکه يافته ها در داخل سازمان باقي مانده و منتشر نميشود.
به طور کلي حسابرسي داخلي طراحي و اثر بخشي سيستم کنترل را ارزيابي ميکند. يک سيستم کنترل داخلي که از طراحي خوب برخوردار باشد اطمينان مي دهد، که اهداف سازمان با هزينه هاي معقولي انجام خواهد شد . منظور از سيستم کنترلي کارا سيستمي است که آنچه در هر مرحله طراحي مد نظر بوده به انجام برساند .
اداره کنندگان واحد تجاري که از خدمات حسابرسي داخلي بهرهمند مي شوند، هيئت مديره و مديران اجرائي واحد تجاري هستند. ارائه اطلاعات مربوط به کفايت و کارآيي نظام کنترل هاي داخلي و کيفيت عملکرد واحد تجاري به مديريت ، از مسئوليتهاي حسابرسان داخلي است. اطلاعاتي که به هر يک از حوزههاي مديريت و مديران ارائه ميشود، ممکن است با توجه به نيازها و خواستههاي آنان، از لحاظ شکل و جزئيات متفاوت باشد. حسابرسي داخلي با بررسي و ارزيابي عملکرد واحدها و بخشهاي تابعه نسبت به عملکرد مناسب مديران واحدها در جهت منافع سازمان، اطمينان ميدهد. دامنة فعاليتهايِ وسيع و جامعِ حسابرسي داخلي، بررسي ادواري و ضمني سازمان توسط حسابرسيداخلي و استقرار حسابرسيداخلي در داخل سازمان، حسابرسي داخلي را مرجعي مناسب و صاحب صلاحيت براي کنترل و ارزيابي تصميم گيريهاي مديران ساخته است. برقراري و پياده سازي حسابرسيداخلي نقطهاي براي شروع يک سيستم مديريت پيشرفته است و به تبع آن برقراري يک نگرش مناسب براي حسابرسيداخلي يکي از مهمترين اقدامات است. براي دستيابي به اهداف حسابرسي داخلي نيز بايد سطح بالايي از عملکرد و اثربخشي در حسابرسي داخلي وجود داشته باشد.