یک نگاه دقیق تر در مدیریت استراتژیکی

به هنگام معرفي روش هاي مختلف براي مديريت، يک تمايز بين روش خوب تثبيت شده و معاصر در مديريت ايجاد شده بود. روش هايي مانند مديريت بازاريابي يا مديريت منابع انساني، همچنين مديريت مالي به وسيله ي موسسان مشخص مي شوند، در حالي که روش هاي معاصر مانند مديريت کيفيت، مديريت زنجيره ي توزيع يا مديريت دانش، يک ويژگي چند رشته اي را نشان مي دهد. در اين ارتباط، آنها مشابه مفهوم مديريت استراتژيکي مي باشند که در بالا ذکر شده اند. يک تناسب جالب در اينجا با روش هاي معاصر در مديريت با داشتن يک ارتباط مشابه با روش هاي قديمي تر آشکار مي باشد که در اينجا مديريت استراتژيکي ناميده شده است که بايد عملکرد استراتژي انحصاري را در بر داشته باشد.
شکل گيري روش هاي چند رشته اي براي مديريت يا مديريت استراتژيکي، به طور کلي حسابداري مديريت معاصر ناشناخته نمانده است. توسعه هاي اخير مانند مديريت بر اساس فعاليت، مديريت هزينه ي استاندارد يا مديريت بر اساس ارزش که همه در طول دو دهه ي گذشته عادي بوده است، خودشان چند رشته اي مي باشند. هر سه بر موضوعات مربوط به خلق ارزش و تحويل توجه مي کنند، اما هر کدام آنها را به روش هاي متفاوتي بررسي مي کنند. مديريت بر اساس فعاليت در بهترين شکل استفاده از يک چشم انداز عملکردي در مقايسه با مديريت هزينه ي استاندارد بررسي مي شود که ناشي از الويت سازگاريافته در انتظارات ارزش گذاري شده مشتريان مي باشد. مديريت بر اساس ارزش بر پيشينه سازي خلق ارزش از چشم انداز ملي توجه مي کند. هر سه به طور ضمني داراي بُعد مديريت استراتژيکي مي باشند. بررسي دقيق تر نيز نشان مي دهد که اين روش هاي مختلف، داراي مؤلفه هاي مختلف دانش مي باشند.
توسعه هاي معاصر مانند مديريت کيفيت، مديريت زنجيره ي عرضه و مديريت دانش نيز اکنون قسمتي از متن حسابداري مديريتي را شکل مي دهد. آنها مولفه هاي دانش را درهم ادغام مي کنند که در ديگر روش هاي مديريتي يافت مي شوند و بر طبق تاکيد استراتژيکي سازمان دهي مي شوند و نهايتاً آنها را به صورت روش هاي مجزا سهيم مي کند. تغيير حسابداري مديريتي در طول دو دهه ي گذشته، مديريت ارتباط مشتري به صورت روش مديريت بازاريابي جديد پيدايش يافته است. مانند مديريت هزينه ي استاندارد، اين روش به وسيله ي نياز براي اطمينان از اين نکته شکل گرفته است که انتظارات مشتري با نقش اصلي در روشي که شرکت ها به آن عمل مي کنند، سازگاري داشته باشند. نياز به تثبيت، حفظ و تقويت ارتباطات با يک قسمت قابل ملاحظه اي از اساس مشتري به خاطر چالش تشخيص داده شده است که اگر به طور موفقيت آميزي درک شود، مي تواند عملکرد تجاري ارجح تر را تحويل دهد. حفظ مشتريان، هدف کاهش هزينه هاي معاملاتي مرتبط با کميسيون دائمي مشتري مطرح مي شود، در حاليکه تضمين مي کند که اين موارد، مشابه انتظارات در حال تغيير مشتريان مي تواند اهداف مشابه با مزيت ها را برآورده سازد.
مشترياني که در ارتباط شان با يک شرکت راضي مي باشند نيز از نقش سفارتي در گروههاي دوستانه خود استقبال مي کنند. تشديد حسابداري اين روش خاص براي مديريت، بهتر از اصل اوليه مربوط به مشتري معرفي نمي شود.
با استقبال از همه ي روش هاي ديدگاه هاي جديد در اين روش آنچه که کاپلان به عنوان پايه گذاري چالش اصلي در طرفداري از حسابداري مديريتي در مقاله بررسي حسابداري در سال 1983 معرفي کرده بود. اين چالش به طور موفقيت آميزي برآورد شده است و حسابداري مديريتي از زمان مداخله ي کاپلان تغيير يافته است. SMA بررسي شده به عنوان حسابداري براي مديريت استراتژيکي، فرصتي را براي حسابداري مديريتي، محدوديت هاي شمارشي قديمي اش را فراهم مي کند.  آموزشگاه حسابداري